تجمع اعتراضي دانشجويان اصلاح طلب دانشگاه بين المللي

دانشجويان اصلاح طلب دانشگاه بين المللي با اجتماع در آمفي تاتر دانشگاه به وضع موجود اعتراض كردند.
اين دانشجويان كه به مناسبت روز دانشجو اجتماع كرده بودند، با صدور اطلاعيه اي تند و شديد الحن به نشست اعتراضي خود پايان دادند.
متن اطلاعيه در زير مي آيد:

16 آذر روز ماست!

فصل پیوستن ما نزدیک است
باید آماده شویم
سفری در پیش است
باید از صحراهائی-همه خار-
باید از خارهائی-همه سنگ-
رود می بود و گذشت
باید آماده شویم... باید آماده شویم. . .

اینک 16آذری دیگر، عهد می بندیم که رادیکال تر از قبل ادامه خواهیم داد، دریغا که هر روز بی عمل تر از گذشته و سر در لاک خویش فرو رفته روزگار می گذرانیم و هر چه بیشتر می شویم مصداق این کلیشه که «هر چه پیش آید خوش آید»! این بیانیه ایست علیه تمامی چارچوب ها، علیه تمامی مسخ شدگان و علیه تمامی مستبدان.

وضع موجود غیر قابل تحمل است، مناسبات موجود از وضع معیشتی گرفته تا اقتدار و دیکتاتوری حاکم بر دانشگاه ها، چنان ابعاد وسیعی به خود گرفته که آدمی ترجیح می دهد برای راحتی فکر و روان خویش هم که شده دست کم از ذکر فهرست این همه انباشت تهوع آور مصایب نا تمام، بپرهیزد. اندیشمندان اجتماعی برآنند که چنین وضعیتی به ایجاد انگیزه های وسیع در افکار عمومی برای به حرکت درآوردن موتور تحولات و تغییرات منجر خواهد شد؛ اما آیا براستی چنین است؟

به 3 سالی که گذشت نگاه کنیم، واقعا دیگر چه اتفاقی باید می افتاد تا افکار عمومی مجاب شود که باید حرکتی را آغاز کرد؟ سرکوب های متعدد دانشجویان و محکومیت های بی دلیل آنان، اعمال فجیع ترین شکنجه ها بر روی ایشان، محرومیت از تحصیل و ستاره دار شدن، سرکوب جنبش کارگری، محکومیت رهبران جنبش کارگری به زندان های طولانی مدت، سرکوب جنبش زنان و صدور حکم های سنگین برای فعالان مدنی، بسته شدن مطبوعات، بازنشسته کردن اساتید دانشگاه، تورم فزاینده 30 درصدی، سرکوب های خیابانی گشت ارشاد و تجاوز به حقوق مدنی شهروندان، جدا سازی های جنسیتی گسترده از دانشگاه تا اماکن عمومی همچون پارک، ولخرجي بی حساب کتاب پول نفت و عدم پاسخ گویی دولت، بحران های متعدد بین المللی از تحریم ها گرفته تا قطعنامه های صادر شده علیه ایران، شکل گیری اجماع جهانی علیه ایران، نابودی صنایع داخلی و به خاک سیاه نشستن کشاورزان، روی کار آمدن وزرای بی لیاقت وعدم ثبات در ساختار دولت و تعویض متعدد وزرا، افزایش بی کاری، فحشا، خودکشی های اقتصادی و...

می توان صدها صفحه در این باره نوشت و از لایه های پنهان فجایع ناشی از چنین اقداماتی پرده برداشت. اما چه سود؟ مگر کم نوشته شد در این سالها؟ باری، گویی واقعیت سنگین تر از آن چیزی است که تصور می کردیم:

«وقتی جنایت بعد وسیعی پیدا کند، از نظرها پنهان می ماند. هنگامی که رنج ها تحمل ناپذیر شود آدمی دیگر فریادها را نمی شنود. انسانی را حقیر می کنند، انسانی را کتک می زنند، انسانی را گردن می زنند و با دیدن چنین صحنه هایی تنها از هوش می رویم. باری، گویی باید آن جمله معروف را چنین تغییر داد که: هر آنکس با هر آنچه سخت است برخورد کند دود می شود و به هوا می رود!»
اکنون وضع چنین است. چگونه می توان با آن مقابله کرد؟ آیا راهی هست که مانع از بسته شدن چشم انسانها به روی فجایع شود؟ از کجا باید آغاز کرد؟ اگر این همه گواهی باشد بر این تئوری که «بدون به راه افتادن موتور کوچک، موتور بزرگ کاری نمی تواند بکند.» و حلقه ی مفقوده ی این انفعال، همچنان دانشگاه است، آنگاه باید از کلی گویی های آوانگاردیسم پرهیز کرد و مستقیما به سراغ تاکتیک ها رفت.

ما وارثان سه دهه مقاومت های بی ثمر تشکیلاتی-حزبی، صنفی، پارلمانتاریستی، اصلاح طلبی و در نهایت پراکنده و نامستمر هستیم. از نخستین تجمع سیاسی زنان در روز جهانی زن در اسفند 57 گرفته تا 18 تیر 1378 چرا علی رغم کمیت قابل توجه معترضین، خواسته هایشان تحقق نیافته است؟

اگر امروز در دانشگاه، اکثریت با دانشجویان سر به زیر و بی تفاوتی است که به مقررات شبه نظامی آکادمی تن داده اند و الگوی دانشجوی «نمونه» را پیش روی خود قرار داده اند و همگام با توده های مستحیل در متن واقعیت دلقک وار به دنبال ارزش های سخیفی چون مدرک، شغل، تشکیل خانواده، درآمد مکفی و... می دوند، تنها راه برون رفت از بن بست یأس و بی تفاوتی به یک معنا «عمومی کردن مشکلات» است. اگر زمانی این تئوری تجویز می شد که باید مبارزه را از داخل دانشگاه به فضای عمومی منتقل کرد ما می گوییم که بر عکس؛ باید پای همگان را به دانشگاه کشید. صحنه ی نبرد اینجاست. دانشگاه ماحصل استبداد نهفته در جامعه است؛ از توده هایش گرفته تا حاکمان. اگر دانشگاه موتور کوچک مبارزه علیه وضع موجود است، متقابلا موتور کوچک استبداد و دیکتاتوری حاکم بر جامعه هم هست.. پس اگر این موتور کوچک سرکوب از کار بیفتد یقیناً می توان گفت موتور بزرگ خود به خود خاموش می شود.

اینک ما باید تولید کننده ی دور جدیدی از تئوری های مبارزاتی باشیم که مشخصا به مقابله با سیاست های پدرسالارانه محیط آکادمی برمی خیزد. و این تئوری مشخصا باید از درون دانشگاه -جایی که صحنه ی اصلی مبارزه است- بیرون آید و نه از حاشیه ی روشنفکر نشین و محافظه کار رفورمیست. همان محافظه کارانی که پس از رخداد دوم خرداد، جنبش دانشجویی را بارها و بارها متهم به بدمستی کردند و از آنها می خواستند که اندازه نگه دارند. جامعه ی مدنی ایران باید بداند که یگانه «راه رهایی» از بند زور و سرکوب و دروغ و تزویر، متوقف کردن چرخه ی تولید «شهروند بی آزار» در دانشگاه است. اگر این گفته ی فیدل کاسترو را باور داشته باشیم که «دانشجویان پارتیزان های جدید عرصه ی فرهنگ اند» آنگاه مشخص است که این پارتیزان های نوظهور نیازمند مهمات و نیروی پشتیبانی اند. و این نیرو همان جامعه ی مدنی و افکار عمومی است که باید ندای دعوت ما را جدی بگیرند و به درون عرصه ی نبرد -دانشگاه- وارد شوند.

نقل است که در فرانسه قرن 19 بازجویی از «آگوست بلانکی» شورشی پرسید: «شغل تو چیست؟» او جواب داد: «پرولتاریا» و جواب شنید: «پرولتاریا که شغل نیست». بلانکی پاسخ داد: «پرولتاریا شغل اکثریت مردمی است که از حقوق سیاسی شان محروم شدند». به این معنی پرولتاریا نامی بود برای همه کس. اگر «پرولتاریا» در آن روزگار واجد سیاسی ترین معانی بود، اینک و در شرایط سیاست گریزی جامعه ی ما هر مخالف وضع نفرت انگیز فعلی که خواستار درهم شکستن چارچوب های از پیش تعیین شده جامعه -اعم از اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی- است، از هر طبقه ای و در هر جایگاهی باید باور داشته باشدکه تنها یک شغل دارد و آن شغل «دانشجو»است. «دانشجو» اینک نامیست برای همه کس. نامی که اعلام می دارد: «من در حال نبردم». اگر هر یک از افراد جامعه به این باور برسد که «دانشجو» است نه به معنی «دانش»«جو» بلکه سرهم و واجد بار سیاسی و اجتماعی، آنگاه حس «تعهد» در برابر واقعیت به وجود می آید و دیگر نمی توان از سر هر صحنه ای بی تفاوت رد شد.

تشکل اسلامی دانشجویان اصلاح طلب با اعلام همبستگی در این روز -16آذر- با تمامی فعالان مدنی، مبارزان و آحاد معترض جامعه از ایشان می خواهد که بیش از پیش مبارزه در عرصه ی دانشگاه را جدی بگیرند و در این راستا پیش از همه دست اساتید آگاه و مستقل را می فشارد. بیایید همگام باهم فریاد بزنیم: «16 آذر،روز ماست».


تشکل اسلامی دانشجویان اصلاح طلب