احمد حسن پور
كنار گذاشتن عباس نيكويه از جمع كانديداهاي گروههاي محافظهكار در استان، درسهاي زيادي براي سياست مردان و پيگير كنندگان امور سياسي استان به دنبال داشت.
عباس نيكويه به عنوان ليدرمحافظهكاران استان –والحق والانصاف رهبرو حامي تمام جناحها و افراد محافظهكاراستان- در 8 سال اصلاحات، يك تنه در مقابل دولت خاتمي و اصلاحطلبان بيرون از حاكميت در قزوين ايستاد و سعي كرد از هر روزنهاي براي كوبيدن اصلاحطلبان استفاده كند و در اين راه البته، هم تعامل داشت و هم احترام رقيب را نگه داشت.
براي نيكويه همين بس كه پس از به قدرت رسيدن در پست معاونت سياسي استانداري، محمدحسين زاجكانيها، معاون تمام معاونان سياسي دولت اصلاحات را در مجموعه خود نگه داشت تا ثابت كند كه رفاقت و مردانگي ميشناسند.
نيكويه به گواهي رسانههاي محافظه كار، در تمام دوران اصلاحات، روي صفحات نشريات آنها حاضر ميشد و از نكويي، استاندار نجيب گرفته تا مرحوم امامي فقيد، همه را به چوب محافظهكاري خود ميراند تاكسي به ساحت مقدس دوستان محافظه كارديروزي وي تجاوزي نكند. به جرأت مي توان گفت نيكويه، پشت تمام ماجراها از بهم ريختن سخنراني آقاجري تا غائله بريدن درختان كارخانه شيشه، از ماجراي سينما ملت تا غائله «از شريفآباد تا خيام» حضور داشت و عرصه را به اصلاحطلبان تنگ كرده بود؛ اما حالا همين آقاي نيكويه كه اين همه شهره به محافظهكاري است، به كنارگذاشته ميشود تا محمد دوست كه حتي قيافه او را كسي در استان نديده و سخني از وي در قزوين شنيده نشده است، آراء گروه محافظهكار استان را بدست آورد و به جاي وي، در كنار حجتالاسلام ابوترابي به عنوان اصلحترين كانديداي محافظهكار قزوين در هشتمين دوره انتخابات مجلس بنشيند و براي همين است كه هر كس اين قصه را ميشنود، سخت به فكر فرو ميرود كه چه شده است كه محافظهكاران او را بر نميتابند؟
نيكويه، قطعاً اشتباه كرده است؛ البته همه كساني كه تخممرغهاي خود را در يك سبد قرار مي دهند، اشتباه ميكنند، اكنون راه برگشتي براي نيكويه نيست، نه ميتواند مثل ديگران عرصه را ترك نكند و كانديدا بماند و نه ميتواند به امضاي خود به عنوان يك ليدر پايبند نباشد: عاقلانهترين راه اين است كه نيكويه از سياست كنار بكشد و در كنج مدرسه خود بنشيند و مدتي روزه سكوت بگيرد.
اين درسي است براي تمام محافظهكاران تندرو كه بدانند اين تحليل اصلاحطلبان درست بوده است: "آنهايي كه بر قدرت تكيه زدهاند، پس از بركنار كردن اصلاحطلبان، آنها را نيز بركنار خواهند كرد" و اين اتفاق قبل از نيكويه در تهران براي هاشمي ، رضايي، قاليباف، لاريجاني و دهها كس ديگر رخ داده بود و استان نيز اولين قرباني را به نام نيكويه رقم زد.
قطعاً اصلاحطلبان دوست داشتند، نيكويه را بر روي باسكول اجتماعي استان ببينند و وزن او را با همه تلاش محافظه كارانهاش بسنجند. بودن نيكويه در عرصه قدرت براي اصلاحطلبان استان مفيد بود؛ چرا كه وزن هركدام از نيروهاي اصلاحطلب را ميدانست و به آنها احترام ميگذاشت: اگر چه او در مجموعهاي قرار گرفته بود كه گاهي مجبور بود تصميمات عجولانه بگيرد، ولي باز اين سياست نيكويه بود كه اجازه نداد در استان بحران سياسي ايجاد شود.
حالا مديريت استان، ميتواند نيكويه را به معاونت سياسي 9 ماه خالي مانده خود برگرداند؛ ولي نيكويه اگر عاقل باشد كه به نظر ميرسد هست، نميپذيرد. نيكويه، معاون سياسي بشود تا اوضاع را به سود چه كساني آرام كند؟ به سود آنهايي كه چهره ناشناسي چون محمددوست را به او ترجيح دادند؟ شرايط را براي سخنراني كدام كس فراهم كند؟ همانهايي كه احزابشان در قزوين او را شايسته نمايندگي ندانستند؟ انتخاباتي را برگزار كند كه دوستانش اجازه ورود وي را به آن ندادند؟
اما نيكويه يك بازي ديگر نيز خورد. محافظهكاراني كه چشم ديدن او را به عنوان ليدر نداشتند، اول او را از رياست شوراي كلان شهر قزوين دور كردند، آن هم با وعده دادن جايگاه برتر. نيكويه ماهها از رياست شورا كنار ماند و به عنوان عضو شورا فعاليت كرد. بعد پست معاونت سياسي را به وي پيشنهاد كردند، او قبول كرد. آنهايي كه چشم ديدن او را نداشتند، تلاش كردند كه نيكويه را از معاونت سياسي دور كنند، براي همين او را براي مجلس تحريك كردند، نيكويه دو باره با تمام سياستي كه داشت، فريب نيرنگ دوستان به ظاهر و رقيبان را خورد از معاونت سياسي كنار آمد. همانهايي كه اورا از معاونت سياسي دوركردند، ماجراي حكميت گروهها را مطرح كردند. وقتي كه نيكويه بدون هيچ پيش شرطي صورت جلسه را امضا كرد؛ گروههاي خلقالساعه و يك نفره درست كردند و شرايطي را فراهم نمودند كه نيكويه در حكميت گروهها نيز راي نياورد. نتيجه اين شد كه نيكويه تنها با 3 راي (به قولي با 2 راي) از محمددوست با 9 راي عقب ماند.
آنهايي كه نيكويه را به عنوان يكي از دو گزينه كانديدا محافظهكاران انتخاب نكردند، ميدانند كه محمددوست از لحاظ شناخته شده بودن، با نيكويه قابل مقايسه نيست، براي همين شعار دادند، كسي را بياوريم كه براي مردم ناشناخته باشد ومردم از وي ناراضي نباشند و يا تجربه تلخي نداشته باشد، البته اين در ظاهر بود؛ چرا كه در مورد حجتالاسلام ابوترابي به اين تحليل توجه نكردند؛ چون قادر نبودند او را از صحنه انتخابات دور كنند. البته تلاش كردند كه وي را نيز با اين توجه كه جايگاه ممتازي در كشور دارد، به تهران بفرستند؛ اما نتوانستند، براي همين در مورد ابوترابي، حتي راي گيري هم نكردند؛ چون اگر راي گيري مي كردند، ابوترابي هم به سرنوشت نيكويه، دچار ميشد.
حالا نيكويه خود ميداند كه از كجا اين بازي را خورده است؛ حتي اگر اذعان نكند؛ اما وقتي روزنامه ولايت از قول وي مينويسد: "به هيچ عنوان حسرت استعفا از پست معاونت سياسي را نخواهم خورد." آگاهان سياسي ميدانند كه نيكويه به چه ميانديشد و چگونه تحليل ميكند.
منبع: هفته نامه حديث قزوين
راهي كه براي نيكويه مانده است
Diseño e iconos por N.Design Studio | A Blogger por Blog and Web | Translate to Persian by Radikal2 , PThemes